سکوتی بود بر قلبم که با آن میزدم فریاد
اگر از شهر غم رفتی مرا هرگز مبر از یاد...
+ نوشته شده در سه شنبه سی و یکم فروردین ۱۳۸۹ ساعت 17:42 توسط آرمین ...
|
سکوتی بود بر قلبم که با آن میزدم فریاد
اگر از شهر غم رفتی مرا هرگز مبر از یاد...
حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود نمی گوییم. و حرف هایی هست برای نگفتن، حرفهایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند. و سرمایه ماورایی هر کس حرفهایی است که برای نگفتن دارد. حرفایی که پاره های بودن آدمی اند و بیان نمی شوند مگرآنکه مخاطب خویش را بیابند.